بيا و هم صدا شو با من
زنم که در میان طوفانها
میان وحشت زمستانها
به شوق صلح بین انسانها
نماندهام دمی ز پا من
زنم که در کشاکش دوران
ز پشت میلههای این زندان
به عشق این سرای بیسامان
نماندهام دمی ز پا من
بیا بسازیم برابری را
که برنتابیم ستمگری را
اگرچه ظلم و اگرچه تبعیض
به خانه منشین، بیا و برخیز
بیا و همصدا شو با من
زنم که در میان طوفانها
میان وحشت زمستانها
به شوق صلح بین انسانها
نماندهام دمی ز پا من
طلسم این سکوتو بشکن